همه دوست دارند چشمهايشان را بگشايند و آنچه دوست دارند ببينند و در
اين حسرت، اندوهگينند اما من نه ، هر لحظه که چشمهايم را به روي تمام
دنيا مي بندم تو را ميبينم به شادي حضور هميشگي ات در تک تک سلول
هاي روح و جسمم دنيا را از چشم تو، نگاه ميکنم و همه چيز دلپذير
ميشود دنيا را آنطور که هست مي پذيرم و مي بينم .
زيرا تو با مني يگانه ام
شميم بادرود...برچسب : نویسنده : محمد رضا عارفیان 55555 بازدید : 217